رسته‌ها
ارباب: داستانی از زندگی من
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 41 رای
نویسنده:
مترجم:
نوذر
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 41 رای
120 صفحه

آغاز داستان:
بادی که بوی نامطبوع داشت می وزید. ریزه برف های خشک و خاکی رنگ به بالا می جستند. در صحن حیاط پره های کاه و تراشه های درختان در پرواز بودند. در وسط حیاط مردی که هیکلی درشت و صورتی گرد داشت و پیراهن کتانی راه راهی، مثل پیراهن تاتارها، تا روی پاشنه اش کشیده شده بود، ایستاده بود. پاهای عریانش را در گالش های لاستیکی پوشانده و درحالیکه دستهای خود را به شکم بزرگش چسبانده بود، به تندی شست های کوتاه و کلفت خود را می چرخاند. با چشم های ریز و براق و لنگه به لنگه خود مرا ورانداز می کرد. چشم راست او سبز و چشم چپش خاکستری رنگ بود. با صدای بلندی گفت:
"برو، اینجا کاری برای تو نیست. زمستان و کار؟"
چهره گوشتالو و بی موی او، وضع تحقیرآمیزی به خود گرفت. روی لب زبرین او سبیل تنک و بورش تکانی خورد. لب زیرین او از روی کج خلقی آویزان شد و یک رشته دندان ریز بهم چسبیده او را عریان کرد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
62
آپلود شده توسط:
Mahsaa
Mahsaa
1400/12/11

کتاب‌های مرتبط

کیک عروسی
کیک عروسی
4.2 امتیاز
از 5 رای
رستاخیز
رستاخیز
4.6 امتیاز
از 19 رای
چپق: سه داستان
چپق: سه داستان
4.6 امتیاز
از 9 رای
پطر اول - جلد ۱
پطر اول - جلد ۱
4.6 امتیاز
از 11 رای
استخرهای پاکیزه
استخرهای پاکیزه
4.6 امتیاز
از 7 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ارباب: داستانی از زندگی من

تعداد دیدگاه‌ها:
1

دانلود رایگان

اگر عضو نیستید در کمتر از یک دقیقه عضو شوید و کتاب اول خود را رایگان دریافت کنید.

ورود / ثبت‌نام

دانلود بدون معطلی

این کتاب را بدون نیاز به عضویت، خریداری کنید. پیش از خرید، می‌توانید از طریق گزینه مطالعه آنلاین، صفحاتی از کتاب را مشاهده کنید.

خرید 59,000 تومان
ارباب: داستانی از زندگی من
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک